داستان مدیر و جوان پیتزا فروش
روزی مدیر یكی از شركتهای بزرگ در حالیكه به سمت دفتر كارش می رفت
چشمش به جوانی افتاد كه در كنار دیوار بیکار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میكرد.
جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می كنی؟»
جوان با تعجب جواب داد: «ماهی 2000 دلار.»مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد
و از كیف پول خود 6000 دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت:
«این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود،
ما به كارمندان خود حقوق می دهیم كه كار كنند نه اینكه یكجا بایستند و بیكار به اطراف نگاه كنند.»
جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد.
مدیر از كارمند دیگری كه در نزدیكیش بود پرسید:
«آن جوان كارمند كدام قسمت بود؟»كارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد:
«او پیك پیتزا فروشی بود كه برای كاركنان پیتزا آورده بود.»
نکته مدیریتی:
برخی از مدیران حتی كاركنان خود را در طول دوره مدیریت خود ندیده و آنها را نمی شناسند..
ولی در برخی از مواقع تصمیمات خیلی مهمی را در باره آنها گرفته و اجرا می كنند.